روز‌های آرام و طوفانی من ...

مثل همه ی آدم‌ها .. فقط کمی‌ احساساتم فرق می‌کند ....

روز‌های آرام و طوفانی من ...

مثل همه ی آدم‌ها .. فقط کمی‌ احساساتم فرق می‌کند ....

در هذیانِ شیرینش ز دردی گنگ می‌زد گوییا لبخند.....


او را به رؤیای بخارآلود و گنگِ شام‌گاهی دور، گویا دیده بودم من...

لالاییِ گرمِ خطوطِ پیکرش در نعره‌های دوردست و سردِ مه گم بود.

لبخندِ بی‌رنگش به موجی خسته می‌مانست؛ در هذیانِ شیرینش ز دردی گنگ می‌زد گوییا لبخند.....

شاملو

نظرات 3 + ارسال نظر
رضا 28 مرداد 1390 ساعت 12:47 ق.ظ http://frankly.blogfa.com/

پای عشوه هایت را از بی خیالی هایم بیرون بکش
می کـِشم نقشی از تو
می کـُشی نقشی از من
اینگونه به تساوی می رسیم ...

ali 28 مرداد 1390 ساعت 12:54 ق.ظ http://www.maryam206.blogfa.com

[گل]سلام لطفا به وبلاگ من هم بیا خوشحال میشم

Anna 28 مرداد 1390 ساعت 01:03 ق.ظ http://www.lapeste.blogsky.com

احساس همه ی ما با هم فرق می کند و این می شود که همیشه یکی بود و یکی نبود و این وسط کلاغ قصه ها آواره و دربه در ماند .

باتوجه به توضیحات شما ...مثل همه ی ...

روزهایتان آرام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد